یک نمونه طرح درس فارسی پنجم

در زبان فارسی امروزه به امر یادگیری زبان اهمّیت زیادی داده شده است و کتاب «بخوانیم و بنویسیم» جایگزین کتاب فارسی قدیم شده است در این کتاب روشی اتخاذ شده که دانش آموز بصورت خلاقانه به سوالات درسی پاسخ های واگرا داده و به مشارکت و همیاری دانش آموزان توجه خاصی مبذول گردیده است و چون از دو کتاب مجزا تشکیل شده ؛ در یک جلسه درسی نمی شود به هر دو کتاب پرداخت پس «کتاب بنویسیم» که مشتمل بر تمرینات می باشد در جلسه ی بعدی به صورت گروهی در کلاس درس حل خواهد شد در این طرح درس فقط «کتاب بخوانیم» را تا تمرین واژه آموزی و درک و دریافت تدریس به عمل آمده است.

مشخصـات کلی درس

عنوان درس: بخوانیم و بنویسیم
موضوع: درس دهم «داستان یک بیمارستان»
شماره طرح درس: ۱۰
عرصه ی آموزشی: کلاس درس
مکان آموزشی:
تعداد دانش آموز: ۲۰ نفر
مدت جلسه: ۴۵ دقیقه
تاریخ روز تدریس:
نام و نام خانوادگی معلم مربوطه:

 اهداف کلی درس:

۱ـ آشنایی با زندگی دانشمند و کاشف بزرگ «محمدبن زکریای رازی»

۲ـ علاقه مندی و ارج گذاری به دانش و دانشمندان

۳ـ الگوگیری از دانشمندان در شیوه ی حل مسایل زندگی

۴ـ آشنایی با برخی نکات زبانی مانند (کاربرد «بن» و «بنت» در اسامی عربی، نشانه مفعولی

۵ـ توانایی انجام فعالیت های زبانی مربوط به درس

 هدف های رفتاری:

انتظاراتی که از تدریس این درس از دانش آموزان وجود دارد به این ترتیب می باشد:

۱ـ بتوانند از روی درس بخوانند.

۲ـ پندهای اخلاقی درس که احترام گذاشتن به دانشمندان است را بیان کنند.

۳ـ به سوالاتی که از طریق روش کارایی تیم طرح شده بتوانند جواب بدهند.

۴ـ نحوه ی حفظ پاکیزگی محیط زیست خود نام ببرند.

۵ـ روحیه ی مشارکت و همیاری را به صورت گروهی انجام دهند.

فعالیت های قبل از تدریس:

معلم: با نام خدا سلام و احوالپرسی از دانش آموزان بچه های گلم حال شما خوب است و همه ی شما سلامت هستید.
دانش آموزان: سلام بله خانم معلم ما خوب هستیم.
معلم: آنطوریکه من در کلاس می بینم مثل اینکه همه ی دانش آموزان حاضر هستند و غایب نداریم. ستاره جان تو که دیروز غایب بودی حالا حالت بهتر شده؟
دانش آموز: ستاره می گوید: بله خانم معلم یک سرماخوردگی جزئی بود که الحمدالله بهتر شده ام.
معلم: خُب خدا را شکر می بینیم که همه ی شما سرحال و سلامت، منتظر هستید که درس جدید شروع شود.
معلّم: دخترهای گُلم دانشمندان زیادی در کشور ما به عرصه ی ظهور رسیده اند که هر کدام نقش بزرگی در پیشبرد اهداف جامعه ی ما برعهده داشته اند شما می توانید چند تا از آنها را نام ببرید؟
دانش آموزان: بله ابوعلی سینا، خواجه نصیر توسی، محمدبن زکریای رازی
معلم: بله دخترهای گلم، رازی یکی از حکما و پزشکان مشهور ایرانی است. که در اواخر عمرش درنتیجه ی مطالعه ی زیادی که درباره ی کیمیاگری کرده بود. به بیماری چشم مبتلا شده و بالاخره نابینا شد و به سال ۳۱۳ هجری درگذشت. و این نکته را باید دانست که اهمّیت علم و دانش است که سبب برتری انسان می شود.
معلم: بچه های گلم شاعر معرف ناصرخسرو می فرمایند:

شیوه های تدریس:

در ارائه این درس تلفیقی از روشهای:

۱ـ روش گروهی  2ـ بحث و گفتگو ۳ـ روش توضیحی  4ـ روش کارایی تیم  5ـ همیاری  و مشارکت

 وسایل موردنیاز:

۱ـ کتاب درسی   2ـ گچ   3ـ تابلو   4ـ کاغذ   5ـ مداد

رفتار ورودی و ارزشیابی تشخیصی

در ارزشیابی تشخیصی از درس گذشته سوالاتی را خواهم پرسید.

معلم: . از بین شما یک نفر بلند شود و درس نهم را بطول خلاصه برای من و دوستانتان تعریف کند.
گروه اول: ستاره از گروه اول بلند می شود و این طور می گوید: که خلیفه بغداد غلامی به نام فتح داشت که یک روز بعلت بلد نبودن شنا در دریا گیر افتاده بود و همه فکر می کردند که او مرده است. ولی پس از مدتی او را زنده یافتند و معلوم شد که شخصی به نام محمّد بن الحسین الاسکاف هر روز مقداری قرص نان در دریا می افکند و از این نانها خورده و زنده مانده است. و نتیجه این که اگر کسی نیکی کند و فکر بکند که این خوبی را دور انداخته است ولی خداوند روزی پاداش آن نیکی را هرچند که مدت زیادی طول کشیده باشد به او خواهد داد.
معلم: آفرین دختر گلم بسیار خوب خلاصه کردی و هدف آن را نیز خوب بیان کردی.
معلم پس از لحظه ای مکث گفت: خُب بچه های عزیز حـــالا به درس جدیــد ما که باز هم نوعی داستان حکیمانه است را آغاز می کنیم.

 ایجاد انگیزه در امر یادگیری درس جدید:                                         3 دقیقه

در ایجاد انگیزه برای درس جدید از آنان سوالاتی را خواهم پرسید:

معلم: بچه های گلم آیا شما تا بحال به بیمارستان رفته اید؟
دانش آموزان: بله خانم معلم
معلم: برای چه منظور به بیمارستان رفته اید؟
دانش آموز: خانم معلم یک روز پدربزرگ من مریض بود و در بیمارستان بستری شد و من همراه پدر و مادرم به بیمارستان رفته بودیم ولی به من راه ندادند که به ملاقات پدربزرگ بروم. چون گفتند سن تو کم می باشد و امکان دارد مریض بشوی.
معلم: آیا می توانید به من بگویید که بیمارستان چگونه جایی است؟ و بیشتر در کجا ساخته می شود؟
دانش آموز: خانم معلم بیمارستان جایی است که بیماران در آنجا بستری می شوند و باید خیلی ساکت و آرام باشد و به دور از میکروب و سر و صدا باشد. بیشتر در جاهایی ساخته می شود که در آنجا هوا پاکیزه تر می باشد و به دور از سر و صدای ماشین ها و دود کارخانه ها باشد.
معلم: آفرین دختر گلم بسیار خوب گفتی بیمارستان جایی است که با روح و روان و با سلامتی بیماران سر و کار دارد پس باید در آنجا آرامش و آسایش حاکم باشد. حالا با این مقدمه درس جدید را شروع می کنیم.

فرایند یاددهی و یادگیری (ارائه درس جدید)

در ارائه درس جدید ابتدا موضوع درسی را روی تابلو می نویسیم بعد دانش آموزان را به ۵ گروه ۴ نفری تقسیم خواهم نمود. بعد از آنان می خواهم که به صورت انفرادیدرس را صامت خوانی کنند و بعد از یک مرور اولیه از آنان می خواهم که کتاب را ببندند و سوالاتی را که در اختیارشان قرار داده می شود بصورت انفرادی در گروه خود جواب دهند و سوالات از این قرار می باشد:

۱ـ طبیب برای ساختن بیمارستان از بزرگان شهر چه درخواست کرد؟

الف) نان                                          ب) گوشت تازه                ج) میوه

۲ـ طبیب و دانشمند بزرگ شهر چه کسی بود؟

الف) محمدبن زکریای رازی            ب) ابوعلی سینا                 ج) خواجه نصیر توسی

۳ـ در طی چند مدت طبیب بهترین جا را برای ساختن بیمارستان اعلام کرد؟

الف) ۳ روز                                      ب) ۱۰ روز                      ج) یک هفته

۴ـ طبیب چه چیزی را ملاک ساختن بیمارستان قرار داد؟

الف) جای پرجمعیت و شلوغ      ب) جایی که هوای پاکیزه تری دارد      ج) نزدیک بازار

۵ـ چرا بزرگان شهر نزد طبیب بزرگ شهر رفتند؟

الف) چگونگی ساخت بیمارستان       ب) برای معماری بیمارستان         ج) محل ساختن بیمارستان

بعد از اینکه این سوالات را به گروهها دادم از آنها می خواهم که به صورت انفرادی پاسخ دهند. بعد اعضای تیم در مورد هر یک از پاسخ ها با یکدیگر بحث و گفتگو می کنند تا به توافق برسند و این فرصت را پیدا می کنند تا اطلاعات خود را رد و بدل کنند.

معلم: گروههای عزیز بعد از اینکه بصورت انفرادی و اعضایی با هم به سوالات پاسخ دادید هم اکنون پاسخ سوالات را روی تابلو می نویسیم و شما می توانید با پاسخ های که به سوالات داده اید آنها را مقایسه کنید.

 پاسخ سوالات درس 10:

۱ـ (ب)              2ـ (الف)              3ـ (ج)             4ـ (ب)              5ـ (ج)

معلم: حالا عزیزان من شما به سوالات خود نمره بدهید و به برای هر پاسخ صحیح ۵ نمره در نظر بگیرید.
معلم: می گوید گروه ۲ از ۲۵ نمره چند نمره گرفته ای؟
سرگروه۲: جواب می دهد ۱۵ نمره.
معلم: بدین ترتیب از گروههای دیگر سوال می کند.
معلم: بعد از گرفتن برگه های تصحیح شده به تفسیر عملکرد دانش آموزان خواهم پرداخت و می گوید: بعضی از گروهها جواب های درستی را به سوالات داده اند که نشان می دهند در متن درس برای همان یکبار اول خوب دقّت نموده اند. و پاسخ های گروهی که به سوالات داده اید کامل تر و درست تر می باشد تا اینکه به بصورت انفرادی به سوالات جواب داده اید. بچه های گل من همواره بصورت مشورتی و گروهی می توانیم به جوابی درست و دقیق برسیم.
معلم: حال من یکبار از روی درس برای شما می خوانم و خوب گوش کنید و اگر کلمه و لغت جدیدی را نتوانستید بخوانید با معنی آن آشنا شوید.
گروهها: به متن درس توجه می کنند و خوب گوش می دهند و خودشان یکی یکی متن را می خوانند.

 درک و دریافت:

معلم: لطفاً گروهها سوالات درک و دریافت را بخوانید و بعد راجع به پاسخ آن ها با هم مشورت کنید.
سرگروه۳: پاسخ به سوال اول: چون گوشت قابل فاسد شدن می باشد.
معلم: حالا گروه چهارم با مشورت به سوال ۲ پاسخ بدهند که چرا مردم از کار طبیب تعجب کرده بودند؟
سرگروه۴: چون هیچ ارتباطی بین گوشت و بیمارستان نمی دیدند.
معلم: گروه ۵ به سوال ۳ پاسخ بدهد که دانشمند چگونه بهترین جای شهر را برای بیمارستان انتخاب کرد؟
سرگروه۵: چون در یک نقطه شهر گوشت در آنجا سالم تر مانده بود.

واژه آموزی:                                                                              25 دقیقه

معلم: بچه های عزیز در زبان عربی کلمه های «ابن» و «بن» بین نام پدر و پر نوشته می شود و کلمه ی «بنت» برای فرزند دختر، و شما می توانید در کتاب هدیه های آسمان خود زیاد این کلمات را پیدا کنید.
معلم: حالا گروه ۲ چند اسم مربی بگوید که با «بن» و ثبت نوشته شده باشد.
سرگروه۲: فاطمه بنت اسد (یعنی فاطمه دختر اسد) یا علی بن محمد طبرسی (علی پسر محمد طبری)
معلم: آفرین دخترهای گلم بسیار خوب متوجه شده اید.

 فعالیتهای تکمیلی:

الف خلاصه و نتیجه گیری:

 در این قسمت از یک دانش آموز خواسته می شود درس را بطور خلاصه برای من و دوستانش تعریف کند.

معلم: دنیا جان از این درس چه چیزی متوجه شدی برای دوستانت تعریف کن.
دانش آموز: وقتی که می خواستند در شهر بیمارستانی بسازند چون بزرگان شهر نمی توانستند تصمیم بگیرند که بهترین جا برای ساختن کجاست از دانشمند معروف محمّدبن زکریای رازی کمک گرفتند و او نیز باهوش سرشاری که داشت با آزمایش گوشت بهترین جا را برای ساختن بیمارستان انتخاب کرد. و ما می توانیم نتیجه بگیریم که همواره دانش، دانشمندان می تواند چراغ راهی برای ما انسانها بشود و همیشه بهترین فکرها را کسانی می کنند که علم و دانش فراوانی داشته باشند و ما همیشه باید آنها را سرمشق و الگوی خود قرار دهیم.

۳ دقیقه

ب) ارزشیابی خروجی:

 در این قسمت چند سؤال از روی درس جدید از گروهها و سؤال خواهد شد. مثلاً

معلم: گروه اول پاسخ بدهد. از آزمایش زکریای رازی برای تعیین محل بیمارستان چه نتیجه ای می گیرید.
سرگروه اول: برای اینکه زکریای رازی می خواست محل پاکیزه تری را انتخاب کند.
معلم: گروه چهارم پاسخ بدهد. شما با مشورت به این سوال پاسخ بدهید آیا می توانید یک اسم عربی با «بن» یا «بنت» مثال بزنید؟
سرگروه چهارم: بله خانم معلم مثل: حسین بن علی (یعنی حسین پسر علی) یا فاطمه بنت اسد (یعنی فاطمه دختر اسد)
معلم: آفرین به دخترهای گلم خیلی خوب بود. امیدوارم که همیشه به همین دقّت به درسها خوب گوش کنید.

۳ دقیقه

ج) تعیین و تکلیف:

معلم: بچه های عزیزم: کلمات مهم درس مثل کلمات تشدیددار و لغات مشکل املایی را از روی درس پیدا کنید و در دفتر مشق خود بنویسید.
معلم: عزیزانم اگر خاطره ای از ملاقات بیمار در بیمارستان را دارید بنویسید و در کلاس برای دوستانتان برای جلسه ی بعد بخوانید.
معلم: بچه های گلم: از یک بیمارستان البته با کمک بزرگترها بازدید بعمل بیاورید و از محل ساختن بیمارستان و اینکه در چگونه جایی ساخته شده است گزارشی تهیه کرده و در کلاس برای دانش آموزان دیگر بخوانند.
معلم: هرکس که نوشت به و یک کارت کوشا جایزه خواهم داد.
معلم: در دفتر مشق خود چند اسم عربی بنویسید که با «بن» و «بنت» همراه باشد.

درج دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *